روز هفتم چله به نیابت از شهید علی صیاد شیرازی

دوره طاغوت بود ، وقتی مدرسه تعطیل میشد علی همراه دوستش از مدرسه برمی‌گشت ؛ اما با اینکه مسیرشون یکی بود علی از یک کوچه میرفت و دوستش از کوچه دیگه . یک روز دوستش بهش میگه : چرا از اینجا نمیای ، کوچه پر از دختر هست !! علی بهش میگه : من نمیام ، شما میخوای بری برو ، به سلامت !!
همیشه در برخورد با نامحرم سرسنگین و با حیا بود .....
دیدگاه ها (۱)

یادمه چند سال پیش موقع حمله طالبان به افغانستان داشتم رسانه ...

♨️ابومحمد جولانی هنگام رهبری جبهة النصرهابومحمد جولانی هنگام...

نیروی هوایی ارتش روسیه ، مواضع تروریستهای تکفیری را بطور سنگ...

به روح همون سلیمانی قسم که نفستون در سوریه بریده خواهد شد ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط